[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 1  بازدید دیروز: 4   کل بازدیدها: 6390
 
من.....او
 
من
نویسنده: a.z(شنبه 86/6/31 ساعت 10:50 صبح)

رفتی و زنده نگه داشته ام یاد تو را

از خدا می طلبم زندگی شاد تو را

دوش من بود و یاران تو و مجلس شوق

که شبی تازه کنیم از سر جان یاد تو را

می زدم بوسه به عکس تو میان شمع و گل

با غمت جشن گرفتم شب میلاد تو را

 



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
این وبلاگ هک شد
من
.
یک او
گریز و درد

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
من.....او
a.z

|| لوگوی وبلاگ من ||
من.....او

|| اوقات شرعی ||